با نوشتن حالمان بهتر است....

اینجا باهم نوشتن، خواندن رو تمرین میکنیم

با نوشتن حالمان بهتر است....

اینجا باهم نوشتن، خواندن رو تمرین میکنیم

ساحل امن

دوشنبه, ۹ اسفند ۱۴۰۰، ۰۲:۴۱ ب.ظ

به نام خالق زیبایی ها

ساحل امن

 

تو کشتی نجات عالم در گِل نشسته ای آقا

تو مرهم دل هر دل شکسته ای آقا

دوباره آمده ام تا بگویمت این راز

فروخته ام متاع دل و خریده ام نیاز

خریده ام آنچه باید تو را به من بدهد

همان چیز که به یعقوب عَطر پیرهن بدهد

تمام عمر و جوانی بگیر، مرا بخر

نداشتم چیزی در خور شما بهتر

گدایی در این خانه را بده لطفا

که دور از نگه ات، غرق می شوم حتما

بیا و ناخدای قلب کوچک ما باش

بیا و ساحل اَمن دِلَم، چو دریا باش

بگیر چشم مرا چون چراغ راه تویی

بگیر پای مرا چون که پای راه تویی

بگیر از تن و جانم هر آنچه می‌گیرد

تو را ز من، که دلم بی تو سخت می گیرد

نشان بده که چگونه به راهتان آیم

ز پشت ظلمت خود، به نگاهِ تان آیم

تمام عمر بس است مرا یک دعای خیر شما

نمی‌خرد دل ما را کسی به غیر شما

___________________________________________

شاعر: خانم فرهنگی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۲/۰۹
امیر رضائی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی